پنج جمله ای که هرگز از یک کارآفرین موفق نمیشنوید

کارآفرینی به ذات خود به صورت و اشکال مختلف بوجود می آید. به همین دلیل اگر از ۱۰ کارآفرین موفق سوال کنید که مهمترین عامل در موفقیت آنها چه بوده است، احتمالا ۱۰ پاسخ کاملا متفاوت دریافت خواهید کرد! با وجود این،‌ اکثر آنها در چند خصوصیت اساسی نظیر اشتیاق، بلند پروازی و استقبال از انواع چالشها مشترکند. در این مقاله قصد دارم تا ۵ جمله ای را که هرگز از یک کارآفرین نمیشنوید را برای شما تشریح کنم.

من نمیخواهم گوش کنم!
کارآفرینان موفق همیشه به ایده های جدید گوش میدهند صرفنظر از اینکه از کجا آمده باشند. ایندسته از افراد با اشتیاق به شکایات مشتریان گوش میدهند و تمام تلاش خود را برای بهبود سرویس یا محصول خود بکار میگیرند. با دقت و گشاده رویی به پیشنهادات و نظرات سایر افراد گروه در جهت بهبود روشهای تجاری فعلی خود گوش فرا میدهند و همواره پذیرای ایجاد تغییرات در سیستم فعلی خود هستند.
کارآفرینان موفق بخوبی دریافته اند که گوش دادن به نظرات و عقاید دیگران (حتی اگر با آنها موافق نباشند) لازمه رشد و ترقی است. دیدگاههای هر فرد هر چند هم که خوب و ایده آل باشند، دارای محدودیت هستند زیرا صرفا از کانال دیدگاه و عقاید آن شخص میگذرند.
 
غیرممکن است!
ممکن یا غیرممکن بودن چیزی، امری کاملا نسبی است. بعنوان مثال ممکن است انجام کاری توسط گروهی خاص در نقطه ای از دنیا امکانپذیر نباشد اما در همان لحظه کار مشابهی توسط گروهی دیگر در مکان دیگری در حال انجام باشد. کلیت قضیه بدین شکل است که کسی که میگوید “غیرممکن است”، به احتمال زیاد تنها این شخص قادر به انجام آن کار نیست و نمیتوان آنرا به عنوان یک قانون کلی برای سایرین در نظر گرفت.
کارآفرینان موفق، محدودیتهای تصنعی در جهان را در نظر نمیگیرند بلکه همواره محدودیت را بشکل یک چالش در نظر میگیرند که چگونه میتوان با امکانات و منابع موجود بر آن غلبه کرد. دقیقا تفاوت دیدگاه در این مرحله منجر به دستاوردهای بزرگ در زندگی شخصی و حرفه ای آنها میشود.
 
به قدر کفایت، خوب است!
برای اکثر کارآفرینان موفق اینوع طرز فکر بنوعی غیرقابل قبول است! ایندسته افراد هرگز به صرف اینکه محصول یا سرویسشان به اندازه کفایت خوب است، دست از تلاش در جهت بهبود آن نمیکشند. دنیای امروزی، دنیایی پر رقابت و پر شتاب است و برای موفقیت در آن دائما باید در حال بهبود شرایط، محصولات و سرویسها برای مشتریان و مخاطبان خود بود. در نتیجه، عبارت It’s good enough را هرگز از این افراد نخواهید شنید.
 
من بیش از حد مشغولم!
اکثر مردم تا زمانی که بعنوان یک کارآفرین آغاز بکار نکرده اند، معنی “مشغول بودن” را درک نمیکنند! وقتی بعنوان یک کارآفرین شروع بکار میکنید با انبوهی از مسئولیتها، تصمیم گیریها و کارها روبرو میشوید.
برای یک کارآفرین موفق در مقام صاحب یک تجارت بودن، بار سنگین مسئولیت نیست بلکه بسیار هیجان انگیز است. از سویی دیگر، کارآفرینی یک حرفه نیست بلکه شور و شوق است. مسلما گاهی اوقات احساس غرق شدگی در انبوهی از چالشها برای هر کارآفرینی بوجود می آید اما تعهد و اشتیاق آنها را هرگز در موضع بیش از حد مشغول بودن قرار نمیدهد.
 
من دست از تلاش میکشم و تسلیم میشوم!
در هر تلاشی جهت نیل به هدف، لحظاتی وجود دارند که فرد احساس میکند هر آنچه تلاش میکند به نتیجه ای که مد نظر است نمیرسد! یک کارآفرین موفق بروشنی دریافته است که صرفنظر از اینکه تا چه حد شرایط مایوس کننده است کماکان به تلاش خود ادامه دهد تا در نهایت به هدف و خواسته خود برسد. ایندسته افراد ید طولانی در تسلیم نشدن دارند و از هر شکستی، درسی گرفته و مجددا دست به تلاش میزنند.
 

۰ Comments

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.