برکناری از سمت شغلی برای هر کسی میتواند ترسناک باشد. اما شخصا بر این باورم که هر انسانی به نسبت توانایی در حل مسائل؛ مشکل در زندگی خواهد داشت. هرگز مسائل و مشگلات بزرگتر از حد توان شخص نخواهد بود!

فرامرز،‌ لطفا بهمراه من به دفتر مدیر منابع انسانی بیا، مطلب مهمی است که باید درباره آن صحبت کنیم!
ممکنه قالب جملات فوق برای دوستانی که تجربه برکنار شدن از شغل خود را داشته اند بسیار آشنا و کماکان دلشوره ای بهمراه داشته باشد. مخصوصا دوستانی که خارج از ایران مشغول به کار هستند.
جملات فوق توسط مدیر گروه آی تی شرکتی که در آن بمدت ۳ سال در سمت مهندس شبکه مشغول بودم، مورخ ۱۷ فوریه ۲۰۱۵ راس ساعت ۱۴:۴۵ مطرح شد. بشکلی ناخودآگاه دریافتم که اتفاقی نه چندان خوشایند در حال رخ دادن است!
به محض ورود به دفتر مدیر منابع انسانی،‌ یک پاکت سفید سایز A4 که نام و نام خانوادگی من بصورت یک برچسب بروی آن چسبانده شده بود و بروی میز کنفرانس قرار داده شده بود، نظرم رو جلب کرد. تقریبا مطمئن شده بودم که ظاهرا شتر اینبار درب منزل من نشسته! در یکسال گذشته، تعداد نسبتا قابل توجهی از دوستان در شاخه های مختلف حرفه ای و تخصصی،‌ از شغل خود برکنار شده بودند.
مدیر منابع انسانی از من دعوت کرد که بنشینم و بهمراه مدیر آی تی، هر سه بدور میز کنفرانس نشستیم. پاکت مذکور را در حالی که فکر میکرد صحبت خود را از کجا شروع کند، برداشت و برگه های داخل آنرا بیرون کشید و رو به من گفت: ما اخیرا طی بررسی هایی که کردیم به این نتیجه رسیدیم که شرکت قادر به همکاری در حوزه تخصصی شما نیست و در نتیجه عنوان شغلی شما کلا از چارت سازمانی شرکت حذف شده و در نتیجه شما از سمت خود برکنار میشوید!!! بلافاصله سکوت کرد و هر دو به من نگاه کردند!بعد از یک سکوت نسبتا طولانی و سنگین، پرسیدم: مایلم که دلیل این تصمیم گیری رو بدونم. آیا نحوه عملکرد من به نوعی در این تصمیم گیری دخیل بوده؟ یا اینکه اشتباهی از من سر زده که موجب این تصمیم شده؟ مدیر منابع انسانی پاسخ داد، خیر، این صرفا روالی بسیار عادی در بازار کار استرالیاست و همانطوری که توضیح دادم عنوان شغلی شما از چارت سازمانی حذف شده و هیچ ارتباطی به نحوه عملکرد شما و یا اخراج ندارد! اتفاقا عملکرد شما از نظر ما بسیار عالی بوده و این تصمیم صرفا در جهت تغییر نظام سازمانی دپارتمان آی تی گرفته شده. ضمنا در حال حاضر ما در حد دانش و تجربه شما، پروژه نداریم!
مجددا سکوت کردم و در یک لحظه تمام زحماتی که برای شرکت در طول ۳ سال گذشته کشیده بودم مثل یک فیلم با دور تند از ذهنم عبور کرد. شرایط بسیار سخت و غیر قابل تصوری برای من بود. اولین بار بود که ظرف ۱۵ دقیقه از کار برکنار میشدم و در اولین نگاه انبوهی از مشکلات در ذهنم پدیدار میشدند.
مدیر منابع انسانی شرح مفصلی درباره مواردی نظیر، پروسه برکناری، میزان حقوقی که دریافت خواهم کرد، چگونه باید از سرویس کاریابی که توسط شرکت بصورت مجانی در اختیار افراد برکنار شده از سمتشان قرار میگیرد، استفاده کنم و در نهایت ۴ جلسه مشاوره رایگان توسط روانکاو آخرین بخش این پکیج به اصطلاح سخاوتمندانه بود! دست آخر پرسید که آیا سوالی دارم.
مدیر گروه،‌ خاطر نشان کرد که بلافاصله پس از اتمام این جلسه دسترسی من به کل سیستم ممنوع خواهد شد و من میتوانم پس از خداحافظی از همکاران (در صورت تمایل!)، وسایل خود را جمع کرده و به منزل بروم!
بلافاصله گفتم در صورت امکان ترجیح میدم که همکاران گروه را در اتاق کنفرانس جمع کنید که از همه یکجا خداحافظی کنم. بدون هیچ تاملی با درخواست من موافقت شد و هر سه بسمت اتاق کنفراس حرکت کردیم …
هر سه وارد اتاق کنفرانس شدیم و همکاران گروه یکی پس از دیگری داخل شدند. مدیر منایع انسانی مشابهه فاتحان جنگ اعلام کرد که ما اینجا جمع شدیم تا با فرامرز خداحافظی کنیم. بوضوح آثار تعجب همکاران را در چهرشون میخوندم که در اوج ناباوری به این تصمیمی که گرفته شده بود، گوش میدادند.با تک تک همکاران دست دادم و براشون آرزوی موفقیت کردم و به سمت پارتیشنم حرکت کردم تا وسائل شخصی رو داخل کارتن گذاشته و شرکت رو ترک کنم. مدیر آی تی در طول این پروسه مشابه فردی رفتار میکرد که نقش پلیس خوب رو ایفا کرده و اصطلاحا تمام تلاش خودشو کرده تا این اتفاق نیفته و حالا که افتاده کلی تلاش کرده تا بهترین شرایط برکناری رو شامل حال من کنه! البته درخواست تغییر چارت سازمانی آی تی توسط خود جناب مدیر داده شده بود!
عده ای از همکارانم تا پارکینگ شرکت منو همراهی و بدرقه کردن و هر کسی سعی میکرد تا بنوعی منو دلداری بده که اتفاق زیاد مهمی نیست و کار برای تو زیاده! حوالی ساعت ۱۵:۳۰ داخل اتومبیلم نشسته بودم و به سمت منزل حرکت کردم.
ادامه دارد …