اهمیت کارآفرینی و ضرورت آن در دنیای امروزی جزو بحثهای داغ روز محسوب میشود. برخلاف روش سنتی آموزش (که بعضا در بسیاری از سیستمهای آموزش و پرورش کشورها بچشم میخورد) که افرادی با ذهنیت کارمندی بوجود می آورد. کارآفرینی نیاز به تفکر و آموزش خارج از کلیشه دارد. در این مقاله قصد دارم تا بطور خلاصه به اهمیت حرکت از کارمند محوری بسوی کارآفرین محوری بپردازم.

تعاریف زیادی در باب کارآفرینی در دنیای امروزی وجود دارد اما فارغ از هر گونه تعریف کلیشه ای، اصولا کارآفرینی، ایجاد بستری مناسب برای ارائه خدمات به سایرین از هیچ است! احتمالا از این تعریف تا حدودی متعجب شدید ولی تعریف مذکور ساده ترین و در عین حال عمیقترین تعریف کارآفرینی در دنیای امروزی است. یک فرد کارآفرین با ذهن کنجکاو و جستجوگر خود همواره قصد دارد تا خدمات و امکانات بهتری را در اختیار سایرین قرار دهد که اینوع سرویس میتواند گره ای از مشکلات دیگران باز کند و در نتیجه دنیا به مکان بهتری برای زندگی انسانها تبدیل گردد.

کافیست نگاهی به زندگی افراد کارآفرین معروف و موفق بیندازید. این افراد با ذهن کنجکاو و پرسشگر خود همواره در پی ایجاد یا بهبود خدمات و سرویسهای کارآمدی هستند که بنوعی بتواند بخشی از مشکلات زندگی انسانها را حل کند. مثال روشن عصر حاضر، کمپانی مایکروسافت و موسس آن بیل گیتس است. تا قبل از کمپانی مایکروسافت، استفاده از تکنولوژی کامپیوتر تنها متعلق به شرکتها و عده ای خاص بود و اصولا مردم عادی امکان استفاده از این امکانات را نداشتند. در حقیقت پیچیدگی تعامل سیستمهای عامل آن زمان با سخت افزار محدود، عملا امکان بهره گیری از این تکنولوژی را برای مردم عادی غیر ممکن کرده بود. ایده اصلی شرکت مایکروسافت و در راس آن بیل گیتس، ساده سازی و ایجاد بستری قابل درک برای افراد معمولی بود.

سیر تحول و ساده سازی سیستم عامل ویندوز مایکروسافت کماکان جزو الویتهای این شرکت است و در نتیجه سهم ۸۰ درصدی بازار سیستم عاملهای خانگی را چندین سال است که از آن خود کرده است. در کنار این دستاورد بزرگ تنها به این نکته بسنده میکنم که سهم ایجاد مشاغل گوناگون در ازای استفاده از تکنولوژی های وابسته به این شرکت رقمی بسیار قابل توجه است.

افرادی مانند استیو جابز، مایکل دل، پیر امیدیار، مارک زوکربرگ و غیره نمونه هایی واقعی از افرادی هستند که در مسند کارآفرینی تکیه زده اند و خدمات و سرویسهای ارائه شده توسط آنها، زندگی انسانها را تحت تاثیر عمیقی قرار داده است.

اما براستی، چرا کارآفرینی در دنیای امروزی اهمیت دارد؟ اگر نگاه مختصری به آمار و ارقام رشد بیکاری در دنیا بیندازید متوجه خواهید شد که دنیای امروزی در حال گذر از مرحله کارمندی به سوی کارآفرینی است. دلیل این مدعا نیز آمار و ارقام معتبری است که شرکتهای بزرگ و متوسط در مورد اخراج کارمندان خود منتشر میکنند. در واقع پیشرفت تکنولوژی، امکان اتوماسیون هوشمند را برای بسیاری از مشاغل فراهم کرده و در نتیجه به حضور کارمند در آن بخشها نیازی نیست! از سویی دیگر نیز در بسیاری از کشورهای پیشرفته، فرهنگ کار بر اساس قرارداد یا Contract خیلی باب شده که در نتیجه آن شرکتی که نیازمند پیاده سازی مثلا یک نرم افزار خاص است بجای استخدام دائمی برنامه نویسان، با چند برنامه نویس قراردادی، پروژه خود را پیاده سازی میکند و زمانی که پروژه تکمیل شد، عملا نیازی به حضور دائم برنامه نویسان نخواهد بود. البته دلایلی نظیر شرایط اقتصادی کشورها، تورم و غیره نیز در این مسئله نقش دارند. پس یک فرد هوشمند درمی یابد که آینده مشاغل کارمندی بنوعی با ریسک آمیخته شده و باید راهکار مناسبی برای آن اندیشیده شود.

رابرت کیوساکی نویسنده کتاب پرفروش پدر پولدار، پدر فقیر میگوید: “در دنیای امروزی، پر ریسکترین کار، کارمند بودن است!” خوشبختانه، کارآفرینی نیز مانند هر موضوع دیگری قابل یادگیری و آموزش است. ضمنا پیمودن راه کارآفرینی همیشه با شور و هیجان همراه است زیرا یک فرد کارآفرین بخوبی میداند که چگونه اشتیاق خود را با امکانات امروزی تلفیق کند و سرویسی مناسب برای سایرین ایجاد کند. البته به خاطر داشته باشید که پیمودن هر مسیری خالی از موانع، مشکلات و مسائلی که باید حل شوند، نیست.

در مقالات آینده،‌بیشتر به مفهوم کارآفرینی و فوائد آن خواهم پرداخت.