دوازده درسی که آنتونی رابینز درباره کارآفرینی به من آموخت

در این مقاله قصد دارم که دوازده درسی که آنتونی رابینز درباره کارآفرینی به کارآفرینان جوان آموخت را برای شما بیان کنم. این نکات ارزشمند از زبان برایان رابرتز اقتباس شده است. ما در کتابخانه اکا کسل (Oheka Castle) واقع در شمال نیویورک نشسته بودیم و در انتظار اولین مربی کارآفرینی بودیم. در باز شد و آنتونی رابینز وارد سالن کتابخانه شد. نویسنده، صاحب کسب و کار، مدرس و نیکوکار مشهور اولین مربی از نه مربی کارآفرینی بود که در یک زمان فشرده قرار بود تا نکات مهمی را به ما آموزش دهند. دوازده درس ارزشمندی که آنتونی رابینز در اختیار ما گذاشت عبارتند از:

درس اول – مردمان بزرگ یکدیگر را میشناسند

اگر مطمئن نیستید که از کجا میتوانید فرد مناسب کسب و کار خود را استخدام کنید،‌ بهترین فرد در زمینه مورد نظر را بیابید و از او سوال کنید. در واقع معیارهای این فرد میتواند از اتلاف هزینه های زمانی و مالی شما جلوگیری کند.

درس دوم – هرگز شش نیاز اساسی انسان را فراموش نکنید

همه ما به احساس اطمینان، عدم قطعیت، اهمیت، عشق بهمراه تجربه رشد و مشارکت نیاز داریم. اغلب افراد حداکثر در دو مورد متخصص میشوند. برای موفقیت باید افرادی را انتخاب کنید که ترکیب تیمی آنها هر شش نیاز اساسی را پوشش دهد.

درس سوم – فقط کاندیدای خوب بودن کافی نیست

کسی را پیدا کنید که مسئولیتهای کاری او در راستای اهداف بلند مدتش است. به محض اینکه یک چنین فردی را یافتید او را استخدام کنید و درگیر مسائل دست و پا گیر استخدام نشوید.

درس چهارم – صاحب یک کسب و کار باشید نه اپراتور آن

اگر نگران کسب و کار خود هستید، شما یک اپراتور کسب و کار هستید. به محض اینکه کار کردن خود را متوقف کنید، کسب و کار شما متوقف خواهد شد! باید با استراتژی مناسب کاری کنید که تجارت شما مستقل از کار کردنتان به حیات و رشد خود ادامه دهد.

درس پنجم – برندگان پیش بینی میکنند اما بازندگان واکنش نشان میدهند

تنها انجام کارهای درست کافی نیست بلکه انجام کارهای درست در زمانهای درست تعیین کننده موفقیت شماست. این موضوع یک چالش قدیمی است و کلید آن ارتباط با افرادی است که مسیر را قبلا طی کرده اند و بروشنی موانع مسیر را میدانند. در نتیجه شما میتوانید با کسب تجربیات و راهنمایی های آنها عملا از بروز موانع جلوگیری کنید.

درس ششم – سود را فراموش کنید، همه چیز درباره جریان نقدینگی است

بله، شما به یک حسابدار نیاز دارید تا به شما میزان سود تجارت را بگوید اما بخاطر داشته باشید که سود تنها یک تئوری حسابداری است. چیزی که شما واقعا نیاز دارید یک رئیس امور مالی است که داده های کسب و کار شما را به معیارهای عملی مهم مانند جریان نقدینگی تفسیر کند.

درس هفتم – داستان مل فیشر را همیشه در خاطر داشته باشید

مل فیشر بمدت هفده سال بی وقفه در جستجوی طلا بود. هیچ نشانه مثبت و ملموسی در این مدت نیافت. با وجود این، هر روز تلاش میکرد تا طلا بیابد. دلایل این پیگیری و پشتکار این بود که (۱) او میدانست که آنجا طلا وجود دارد (۲) او میدانست که بالاخره طلا را خواهد یافت و (۳) او میدانست که ارزشش را دارد که تلاش کند. بدون داشتن این سه جز هیچ صاحب کسب و کاری نمیتواند برای مدت طولانی دوام بیاورد.

درس هشتم – به موقعیتهای وسوسه انگیز دوروبرتان نه بگوئید

اگر فرد باهوشی باشید تاکنون متوجه شده اید که در مسیر حرکتتان به موقعیتها و پیشنهادات وسوسه انگیز زیادی برخورد میکنید. باید طبق نظم خاصی به اینگونه موارد نه بگویید و از پخش شدن توجه و انرژی خود بروی موقعیتهای گذرا و وسوسه انگیز جلوگیری کنید. صرفنظر از اینکه تا چه حد کارآفرین خوبی هستید باید بروی این خصوصیت مسلط شوید.

درس نهم – مشتری ایده آل خود را شناسایی کنید

اگر دقیقا نمیدانید که مشتری ایده آل شما کیست و صرفا امید به یافتن مشتری ار خیابان دارید، به احتمال زیاد،‌ هدف نهایی مشتریان قرار نخواهید گرفت و رقبا از شما پیشی خواهند گرفت.

درس دهم – تمرکز خود را بروی مشتریانی بگذارید که در قبال محصول یا خدمات شما جار و جنجال مثبت بپا میکنند نه صرفا مشتریان راضی

یک مشتری راضی صرفا راضی است! ممکن است بازگردد یا بازنگردد. اما مشتریان جار و جنجال کن بر اساس سطح خدماتی که از شما دریافت کرده اند نمیتوانند از بازگو کردن آن برای دیگران دست بردارند.

درس یازدهم – قانون ۸۰/۲۰ را فراموش نکنید

زمانیکه من برند کوره طلایی خود را ایجاد کردم مشتریان من از دهها کشور بودند اما ۸۰ درصد آنها از ۴ ایالات جنوبی بودند و من دهها محصول خود را در آن دوره معرفی کردم که تنها ۴ محصول ۸۰ درصد فروش را شامل شدند. حوزه های کلیدی کسب و کار خود را بشناسید و بروی آنها تمرکز کنید.

درس دوازدهم – تمرین نوعدوستی کنید

یک افسانه وجود دارد که ما فقط بر اساس منافع شخصی خود عمل میکنیم. واقعیت این است که عملکرد ما بیشتر در راستای کمک به سایرین است تا خودمان. بروشنی میدانید که باید اهداف تجاری خود را تنظیم کنید اما داشتن مجموعه اهداف نوعدوستانه و بلند پروازی در این زمینه به ایجاد و حفظ انگیزه در ادامه مسیر به شما کمک میکند.

منبع : www.entrepreneur.com

۰ Comments

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.