همه ما انسانها در طول روز ساعات اوج کارآیی و در نقطه مقابل آن ساعاتی داریم که حتی حاضر نیستیم خودمان را تکان دهیم! این الگو برایتان آشنا نیست؟! در این مقاله قصد دارم تا متدی را به شما معرفی کنم که اصطلاحا متد اوج کارآیی مکانیکی یا جسمی نامیده میشود و میتوان اذعان کرد که یکی از قابلیتهایی ست که افراد موفق در کسب و کار و زندگی شخصی آنرا بخوبی میشناسند و بکار میگیرند.
کلا ساعات اوج کارایی دو نوع هستند،
نوع اول – ساعات اوج کارآیی بیولوژیکی یا فکری که به اختصار BPT (Biological Prime Time) نامیده میشود.
نوع دوم – ساعات اوج کارآیی مکانیکی یا جسمی که به اختصار MPT (Mechanical Prime Time) نامیده میشود.
BPT یا ساعات اوج کارآیی بیولوژیکی اصولا وابسته به ژنتیک فرد است. تحقیقات نشان میدهند که اکثر افراد در طول شبانه روز دو بار در ساعات اوج کارآیی بیولوژیکی قرار میگیرند. در واقع در این ساعات بالاترین بازدهی را از مغز و عملکرد آن انتظار میرود. معمولا بین ساعات ۹ صبح تا ۳ بعد از ظهر و بین ساعات ۷ عصر تا ۱۰ شب، اکثر افراد این سطح بالای کارآیی مغز را تجربه میکنند.
اما MPT، ساعات اوج کارآیی مکانیکی ست که هر لحظه فرد اراده کند آنرا ایجاد میکند! این ساعات صرف سیستماتیک کردن پروسه هایی ست که در محل کار فرد یا کسب و کار وی وجود دارند. اجازه بدهید با ذکر یک مثال موضوع را روشن کنم.
حتما میدانید که در دنیای امروزی خویش فرما بودن یعنی خودکشی! فردی صرفا بدلیل اینکه میخواهد رئیس خود باشد، شغل کارمندی خود را رها میکند و شغلی برای خود دست و پا میکند. دلیل اینکه نمیگویم کسب و کار خود را ایجاد میکند اینست که کسب و کار تعریف مشخصی دارد. کسب و کار مستقل از حضور بنیانگذار آنست. فرد مذکور اگر شغل ایجاد کرده خود را رها کند مسلما آن شغل از بین خواهد رفت و هیچ درآمدی ایجاد نخواهد کرد.
ساعات اوج کارآیی مکانیکی به استفاده شما از زمان مربوط میشود. MPT به زمانی اطلاق نمیشود که صرف تولید محصول و کسب درآمد میشود. اگر بدنبال یافتن آزادی و موفقیت هستید، باید بدانید که ساعات اوج کارآیی مکانیکی دقیقا راهکاریست که افراد موفق و ثروتمند از آن قرنهاست که سود میبرند.
در یک کسب و کار واقعی، صاحب کسب و کار، خودش بطور مستقیم و فیزیکی در تولید و ارائه خدمات مداخله ای ندارد. اگر فرد از آندسته افرادی ست که که در تولید و یا ارائه خدمات بطور مستقیم نقش دارد، او صاحب یک کسب و کار نیست بلکه صاحب یک شغل است! مانند یک پزشک یا وکیل.
اولین مولفه شناخت شغل اینست که شخص مجبور بحضور مستقیم در محل کار باشد. اما در یک کسب و کار واقعی اینطور نیست. صاحب یک کسب و کار از دور بر کار مجموعه نظارت دارد و تنها وظیفه اش جمع آوری پولهایی ست که کسب و کارش همچون یک ماشین پولسازی برای او تولید میکند.
ساعات اوج کارآیی مکانیکی، همان ساعاتی ست که صرف خلق کردن و ساختن یک کسب و کار واقعی، با هدف رسیدن به جایگاههای بالاتر میشود.
کسانی که زمانشان را صرف تولید کردن، خدمت رسانی و درگیر شدن با مسائل روزمره کسب و کار میکنند، شامل تعریف MPT نمیشوند. اگر شما شخصی حرفه ای هستید و افراد حرفه ای دیگر برای شما کار میکنند و بدون نیاز به حضور مستقیم و لحظه به لحظه ی شما، شما را به خواسته هایتان میرسانند، باید به شما تبریک بگویم. زیرا شما یک کسب و کار واقعی به راه انداخته اید و زمانی را که صرف خلق این کسب و کار میکنید، همان ساعات اوج کارآیی مکانیکی یا MPTست.
MPT همان زمانیست که شما صرف مدیریت توانایی های خود و تبدیل آن به کسب و کار میکنید نه فروش محصولات و خدماتتان. اساس فکری MPT اینست که صاحب یک کسب و کار باید بیشتر وقت خود را صرف تمرکز بروی هدایت و پیشبرد کسب و کار به سمت سیستمی خودکار کند. استراتژی MPT مخصوص افرادی ست که در جایگاه رهبری فعالیت دارند. سرعت بالا رفتن از نردبان پیشرفت را افزایش میدهد.
برای حفظ ساعات افزایش کارآیی مکانیکی در طول روز، این سوال را مرتب از خود بپرسید: چگونه میتوانم برای افزایش کارآیی سیستم، پروسه هایی را برای تولید محصولات و یا انجام کارهایم به آنها نیازمندم، اتوماتیک سازی کنم و یا آنها را به دیگران محول کنم، طوری که این پروسه ها با بیشترین کارآیی در مسیر خود به کارشان ادامه دهند؟
ممکن است که در ساعاتی از روز، در حالت اوج کارآیی بیولوژیکی نباشید و یا کم انرژی باشید. اما در عین حال ترجیح میدهید که ساکن نباشید. بهتر است در این ساعات کارهایی را انجام دهید که در حالت افزایش کارآیی مکانیکی انجام میدهید. یعنی کارهایی که به ارتقا و رشد کسب و کار و زندگی شما کمک میکنند. به این ترتیب پس از مدتی می بینید که دیگر با کمبود وقت مواجه نمیشوید و این انگیزه در شما بیشتر میشود که از ساعات اوج کارآیی بیولوژیکی و مکانیکی خود بهتر و بیشتر استفاده کنید. این چرخه ای رو به پیشرفت است.
موفق باشید.
۰ Comments