تقریبا اکثر افراد آرزوی رهایی از کار کارمندی را در سر میپرورانند اما عده کمی به آن جامه عمل میپوشانند! چرا؟! شاید اصلیترین دلیل آن ترس از رویارویی با مسائل ناشناخته باشد. ریک بایسیو (Rick Bisio) – یکی از کارآفرینان و مربیان موفق در عرصه بین المللی – شرح یافته های خود را که حاصل سالها تجربه و مربیگری افراد در سطح جهان است تحت قالب یک مقاله بسیار خواندنی، مطرح میکند.
پس از سالها مربیگری افرادی که از هر نظر آماده تبدیل شدن به یک کارفرما یا صاحب تجارت بودند به یافته های بسیار هیجان انگیزی رسیدم که چرا افراد پس از گذراندن دوره های متعدد و کاربردی درست زمانیکه که باید دست به اقدام بزنند و کسب و کار خود را آغاز کنند، همه چیز را رها کرده و مجددا به سراغ کار کارمندی میروند!همیشه این سوال در ذهن من مطرح بود که چرا ایندسته افراد با تلاش فراوان و صرف زمان و هزینه به آستانه آغاز کسب و کار خود میرسند اما در نهایت آنرا رها کرده و به سیستم کارمندی و حقوق بگیری باز میگردند؟
تنها پاسخی که برای این سوال یافتم اینست که دریافت حقوق و مزایای کارمندی برای هر فردی مشابه مصرف کوکائین در درازمدت است! تحقیق درباره این موضوع وجه تشابه های بسیار جالبی را بین این دو موضوع آشکار ساخت.

تحقیقات نشان میدهد که هر زمان که حقوقتان را دریافت میکنید بخش پاداش مغز شما مشابه زمانیکه مخدر مصرف میکنید، تحریک میشود! اساسا زمانیکه حقوق دریافت میکنید میزان و جنس خشنودی شما با مصرف کوکائین یکسان است!

کسانی که تجربه بیکار شدن به هر دلیلی را در زندگی حرفه ای خود داشته اند بخوبی این موضوع را درک میکنند. اصولا رها کردن منبع درآمد ثابت قابل پیش بینی و رفتن بسوی آینده ای کاملا نامشخص در تجارت شخصی، هر فردی را میترساند! شجاعت پذیرش ریسک و عملگرا بودن یکی از وجوه تمایز افراد موفق و غیرموفق در دنیاست.

اصولا اعتیاد کنترل زمام امور زندگی فرد معتاد را در دست میگیرد! کار کارمندی (خصوصا زمان موظف کاری) زمام امور زندگی فرد را در دست داشته و در اغلب موارد بر تمام امور زندگی حتی زمان دورهم بودن خانواده ارجحیت دارد!

مجموعه احساسات ناخوشایند نظیر نگرانی، دلواپسی، ابهام آینده پیش رو و … جزو لاینفک این تغییر خواهند بود. مسلما تاثیرات فیزیکی حاصل از دست دادن شغل مشابه عدم مصرف مخدر نیست اما در بعد روانی آن تاثیرات مشابهی گزارش شده است.

وقتی کسی معتاد شد، هزینه ها و سبک دخل/خرج بر اساس عادت اعتیادش شکل میگیرد. دقیقا اتفاق مشابهی در کار کارمندی میفتد، دخل و خرج خود را بر اساس میزان حقوق دریافتی تنظیم میکنید. از طرف دیگر ایجاد یک چنین الگوی رفتاری منجر به تولید ثروت در دراز مدت نمیشود زیرا بیشتر مشابه الگوی بخور/نمیر است تا ایجاد ثروت!

طبق یافته های علمی،‌ اعتیاد حس استیصال و ترس را در فرد معتاد در صورتیکه از آن استفاده نکند، تشدید میکند تا جایی که فرد بارها و بارها هوس میکند تا مجددا به حال و هوای قبل بازگردد. پروسه فوق در بسیاری از افراد که برای مدتی کار کارمندی را رها کرده اند و بنوعی خویش فرما شده اند به وفور دیده میشود. پس از چند سال کار برای خود،‌ به دنیای کارمندی بازگشته اند!

شما میدانید که اعتیاد خانمان برانداز است اما به آن عادت کرده اید. بخودتان نمیتوانید کمک کنید همانطور که فردی که رویای داشتن کسب و کار خود را در سر میپروراند نمیتواند امنیت شغلی فعلی خود را رها کند و به سوی یک آینده پرفراز و نشیب حرفه ای برود. در واقع تنها پروراندن رویای تجارت شخصی راهگشای پیاده سازی و رسیدن به آن نیست!

منبع : www.entrepreneur.com