رئیس بد؛ عامل پیشرفت یا مایه دردسر؟

مطلقا؛ منکر تاثیر مثبت داشتن یک رئیس خوب؛ فهمیده و دانا در زندگی حرفه ای افراد نیستم اما بنا به پاره ای از دلایل که در این مقاله تشریح خواهم کرد داشتن یک رئیس بد؛ به مثابه داشتن یک فرصت طلایی در زندگی حرفه ای شخص است که رابطه مستقیمی با نحوه برخورد آن شخص دارد. دیدگاه فرد در قبال این موضوع میتواند آنرا از تهدیدی بالقوه به یکی از زرینترین برگهای زندگی تبدیل کند!

اکثر اقراد کم و بیش از عدم وجود رئیس خوب نالانند اما چند درصد از آنها براستی توانسته اند که این تهدید را به یک فرصت طلایی در زندگی خود تبدیل کنند؟ مغز انسان ذاتا مایل است که شرایط را متعادل نگاه دارد از اینرو معمولا در برابر تغییرات مقاومت میکند. از ایندست هر یک از ما؛ مثالهای متعددی سراغ داریم. مثلا تاکنون چندبار تصمیم گرفته ایم که از روز شنبه (یا دوشنبه) صبح زودتر از خواب برخیزیم و ورزش کنیم و هر بار مغز ما به بهانه ای؛ شور و اشتیاق انجام این تغییر را از ما گرفته؟ اصلا تعجب نکنید این موضوع جزو ساختار مغز هر انسانی است که در برابر تغییر مقاومت میکند زیرا تصور میکند که شرایط متعادل فعلی ضامن بقاست! یا چند بار تصمیم گرفته ایم که اضافه وزن خود را کنترل کنیم و کماکان آن شنبه یا دوشنبه معروف از راه نرسیده است! دقیقا اتفاق مشابهی در زمانی که فرد تصمیم میگیرد خود را از شر رئیس بد نجات دهد میفتد! تغییر شغل تقریبا جزو سختترین تغییراتی است که اغلب افراد از آن گریزانند!و اما دلایل اینکه داشتن یک رئیس بد (او) میتواند فرصتی طلایی برای هر فردی باشد:

۱) اصولا حضور هر فردی در زندگی ما به یکی از این دو نتیجه منتهی خواهد شد یا مایه مباهات و نعمت و یا مایه عبرت! که معمولا بزرگترین و گرانبهاترین تجربیات زندگی هر فردی از بخش “مایه عبرت” نشات میگیرند! روسا هم از این قاعده مستثنی نیستند.

۲) تاثیری که او در ایجاد محرک در کارمند برای دستیابی به شرایط بهتر دارد هرگز از عهده یک رئیس فهیم و کاربلد برنخواهد آمد!

۳) او معمولا شما را مجبور میکند که برای انجام کارها از “الف تا ی” متکی به نیروی خودتان باشید در نتیجه؛ نتایج حاصله کاملا دستآورد شخصی شماست که مسلما بار علمی؛ فنی و عملی شما را بالا میبرد و در نهایت اعتماد بنفس کافی در جهت راه اندازی تجارت خودتان را بهمراه خواهد داشت (اگر راه اندازی تجارت شخصی جزو اهداف شما باشد).

۴) طرز برخورد او؛ از شما یک فرد با مسئولیت پذیری بالا خواهد ساخت. برای انجام هر کاری و رسیدن به هر هدفی؛ مجبورید خودتان عامل اصلی حرکت و در نهایت هدایت خودتان در مسیر رسیدن به هدف باشید (نتیجه کار دستیابی به شخصیتی محکم و عملگراست).

۵) او شما را مجبور میکند تا روحیه و اعصابی قوی داشته باشید در غیر اینصورت از درون نابود خواهید شد! در آینده این روحیه جنگجویی به کمک شما و کسب و کارتان خواهد آمد تا بواسطه هر مانعی براحتی از میدان بدر نشوید!

۶) او سطح آگاهی شما در محیط کار را بطور چشمگیری افزایش میدهد! شما در باب هر موضوعی در محیط کار از خود سوال خواهید کرد و در پی پاسخ آنها خواهید بود!

۷) بروشنی حواس شما را تیز خواهد کرد. و بخوبی در قبال تاثیرات قدرت بر کسانی که شایسته دستیابی به آن نیستند؛ خواهید آموخت (یکی از ارزشمندترین درسهای عبرت)!

۸) فرصتی بسیار ایده آل برای خودشناسی واقعی؛ محک شخصیت و بالا بردن آستانه تحمل و صبر.

۹) با انواع سیاست بازیهای محیطهای کاری آشنا میشوید و فرصتی برای آشنایی با آنها خواهید یافت!

۱۰) بینش تشخیص قوی از ضغیف را پیدا میکنید. معمولا روسای بد افراد بسیار ضعیف و متزلزلی در بعد شخصیتی هستند.

۱۱) این فرصت ناب را در اختیار شما قرار میدهد تا آنجه که برای شما و آینده شغلی شما مهم است را دریابید و در پی آن بروید!

۱۲) یک فرصت ایده آل در جهت بهبود ارتباطات خواهد بود. زیرا شما بخوبی واقفید که ارتباط با یک رئیس بد به آسانی برخورد با یک رئیس خوب و فهیم نخواهد بود. پس زیرکانه قبل از آنکه جمله ای را بزبان بیاوردید بروی عواقب آن خوب فکر کرده و بعد آنرا مطرح میکنید (سیاست در ارتباطات سازمانی)

۱۳) فرصتی عالی است در جهت توسعه همدلی و هوش هیجانی با سایر همکارانتان.

۱۴) رسیدن به این سطح از بلوغ فکری که سازمان (و در قطع وسیعتر جهان) بیش از اینکه به روسای ناکارآمد با شخصیتی متزلزل نیاز داشته باشد به راهبر یا leader نیاز دارد. در نتیجه میتواند آغاز سفر شما در جهت رسیدن به این هدف باشد.

۱۵) مصداق کامل مثل معروف “لقمان را گفتند ادب از که آموختی گفت از بی ادبان”. داشتن رئیس بد فرصتی ایده آل در جهت یادگیری فروتنی است. فروتنی یکی از ارزشمندترین خصایص انسانهای خوب و موفق است که مورد احترام همه انسانهاست.

۱۶) فرصتی عالی در جهت ارتقا خود در بین همکاران بعنوان کسی که رفتاری شایسته و بسیار بالاتر از استانداردهای دیکته شده توسط رئیس نالایق دارد.

مطلقا قصد ندارم که داشتن یک رئیس بد را بعنوان لازمه ارتقا و پیشرفت هر فردی مطرح کنم. مسلما کار کردن با یک رئیس نالایق و بد میتواند روح و جسم انسان را خسته و متلاشی کند. اما مجموعه موارد فوق میتوانند شما را در برابر ایندسته از ناملایمات قویتر کرده و در نتیجه راه برون رفت از آن را هر چه سریعتر بیابید. در انتهای مقاله یک نقل قول بسیار تاثیر گذار از تونی رابینز را برای شما مطرح میکنم.
“در هنگام برخورد با شرایط نامطلوب و ناخواسته دو سوال اساسی از خود بپرسید: اولا – در حال حاضر چه چیز خوبی در این شرایط وجود دارد و ثانیا – چه پیام و درسی در این شرایط برای من نهفته است. آنرا دریابم و یاد بگیرم”

موفق باشید!

۰ Comments

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.